تنهایی

دیگر هراسی از تنهایی ندارم شاید پایان راه باشد!!

 

همه آرام و بی صدا تنهایم گذاشتند

 

همه رفتند

 

حتی تو

 

چرا؟؟؟؟

 

آخر انصاف را چگونه معنی می کنی؟

 

به چه جرمی؟؟؟؟

 

به جرم اینکه دوستت داشتم؟؟؟

 

من که از تو هیچ نخواستم.

 

میخواستم باشی من تو را دوست داشته باشم

 

همین.!!!

 

لحظه های بی تو بودن اگر چه سخت میگذرد ولی میگذرد!!!

 

رفتنت وتنهایی به من می آ موزد که زمونه بی وفاست

 

اومدم همینو بگم !!!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد