خوشحالم

چقدر    خوشالم  

سوگماد من مرسی؛چقدر خوشکل بهم انرژی می دی بدون اینکه خودم بفهمم دلیل شادیم چیه؟ 

انگار که نه انگار صبح داشتم گریه می کردم 

آخه مثل یه کبوترم که از قفس آزاد شده؛حس خوبی دارم 

نازنینم ناراحته؛آخه امروز ۲ خرداد و واسش پر از خاطره؛می فهمش خاطره ها  

آدم را خیل آزار می ده؛و لی خوب گل من به جای فکر کردن به خاطره گذشته که دیگه نیس و تموم شده؛به خاطره اینده فکر کنه؛اونی را که دوست دای تو آینده  بساز؛اصلا همون خاطره را خیلی خوشکلتر اونجوری که باهاش عشق می کنی بساز و مطمئن باش که بهش رسیدی؛۶ تا دوست دارم ؛می دونم که می تونی چون من تونستم 

تو  هم به روح من پیوند خوردی؛منتظرم که زنگ بزنی و بگی که کلی خوشالی 

من خوشحالم دوست دارم تو هم خوشحال باشی 

می دونم به غیر از این هم نخواهد بود. 

راستی ا مرسی خیلی با حرفات کمکم کردی؛قشنگ درکم کردی؛

نظرات 1 + ارسال نظر
دوست تو شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 07:42 ب.ظ

وقتی تو برام از لحظه های آرامشت میگی اونقدر پر میشم از حس خوب که یادم میره تا ۲ دقیقه ی پیش دلتنگی تمام دلم رو پر کرده بود...
من میخوام بدونم تو اهل کجایی که اینطور قلبم رو سرشار می کنی؟؟؟
کی باورش میشه که تو اینقدر راحت می تونی منو از همه ی احساسای بد دور کنی؟؟؟
به کی بگم که بهم شک نکنه که ما از کجا به کجا رسیدیم؟؟؟
۶ تا دوستت دارم...
به اندازه ی همه ی ۶ تای قلبم...
همیشه آروم باش...اگه میخوای منم آروم باشم
بوس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد